بررسی تحلیل وضعیت گردشگری سلامت درمیزگرد «نسلفردا»
تعداد بازدید : 21
دلالان؛ برندگان بازار گردشگری سلامت
گسترش صنعت گردشگری علاوه بر نقش و تأثیر آن در ابراز هویت ملی، موجب ارتقای ابعاد وسیع اقتصادی ازجمله ایجاد فرصتهای شغلی، درآمدزایی، کاهش فقر و گسترش عدالت اجتماعی و رفاه درجامعه میشود. درﻣﯿﺎن حوزههای ﻣﺨﺘﻠﻒ ﮔﺮدﺷﮕﺮی، ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﺳﻼﻣﺖ ﺑﻪدﻟﯿﻞ ﻗﺎﺑﻠﯿﺖ و مزیتهای رﻗﺎﺑﺘﯽ از ﺗﻮﺟﻪ زﯾﺎدی ﺑﺮﺧﻮردار ﺷﺪه اﺳﺖ. برای توریسم درمانی که گاهی از آن با عنوان «توریسم سلامت» یا «گردشگری سلامت» نام برده میشود، تعاریف گوناگونی بیان شده است. سازمان جهانی گردشگری (WTO)، گردشگری سلامت را چنین تعریف میکند: استفاده از خدماتی که به بهبود یا افزایش سلامتی و افزایش روحیه فرد (با استفاده از آبهای معدنی، آبوهوا یا مداخلههای پزشکی) منجر میشود و در مکانی خارج از محل سکونت فرد – که بیش از ۲۴ ساعت است – به طول میانجامد. مقوله گردشگری سلامت فراتر از گردشگری درمانی است و آبهای گرم و معدنی و لجندرمانی همراه با امکانات طبیعی نیز شامل مقوله گردشگری
سلامت است.
نویسنده : بهاره بستام رخ
تایلند، مکزیک و هند جزو مقاصد جذاب گردشگری سلامت دردنیا هستند. در منطقه خاورمیانه ترکیه، اردن و امارات برنامههای زیادی برای جذب گردشگر سلامت داشتهاند و توانستهاند موفقیتهای چشمگیری درجذب مسافر داشته باشند. در ایران اما بهرغم وجود پتانسیلهای فراوان در این حوزه شاهد توسعه و پیشرفت چشمگیری نبودهایم؛ لذا بر آن شدیم در میزگردی با حضور آقایان سیدمرتضیصفوی عضو هیئتعلمی دانشگاه علومپزشکی اصفهان و مدیرعامل شهرک سلامت، حمیدامینی معاونت سرمایهگذاری ادارهکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان، علیرضا پرهام مدیرعامل شرکت توسعه گردشگری سفیران سلامت آسیا (آهید)، علییارمهدی کارشناسارشد مدیریت اجرایی درگردشگری، محمدرضاحاج مؤمنی مدیرعامل آژانس مسافرتی همای سعادت نقشجهان، ایمان سعیدی کارشناس گیاهان دارویی و طب سنتی و کارشناسارشد مدیریت برنامهریزی توسعه گردشگری و خانم زهرا کاظمی دکتری گردشگری، حول چالشها و موانع موجود در این حوزه گفتوگو کنیم. ابتدا بهتر است به این موضوع بپردازیم که از گردشگری سلامت چه میدانیم و تا کجا درمسیرش پیش رفتهایم.
صفوی: متأسفانه گردشگری سلامت تا به حال فقط درحد حرف بوده و هیچ قدم اساسی از شورای راهبردی که بنده نیز در جلسات آن حضور داشتم تا سطوح پایین همچون معاونت درمان و گردشگری برداشته نشده است. بهطورکلی در ایران از این فرصت بااینهمه پتانسیل بهخوبی بهرهبرداری نشده و اگر دولتمردان یا اقتصاددانان ما در این زمینه هوشمندانه عمل میکردند قطعاً میشد استفاده ویژهای از این حوزه بهخصوص دراصفهان برد. بهجای آنکه اقتصاد مبتنی بر نفت داشته باشیم، باید برگردشگری که در هر شاخهاش داشتههای فراوانی برای ارائه داریم تمرکز کنیم. گاهی براثر ارسال نامهای از مقامات به معاونتها بهیکباره جلسهای گذاشته میشود و ما خوشحال میشویم؛ اما وقتی در جلسه حضور پیدا میکنیم، میبینیم مسئولان یا نیامدهاند یا دیر میآیند یا بهطورکلی با موضوعات موردبحث مخالفاند! جالبتر زمانی است که درجلسه بعدی بسیاری از این نمایندگان عوضشدهاند و افراد دیگری را ملاقات میکنیم و دوباره روز از نو و روزی از نو.
کاظمی: در رابطه با صحبتهای جناب صفوی نیز باید عرض کنم، به نظر من این مشکل در اصفهان حادتر است. چند ماه پیش درنمایشگاه گردشگری سلامتی که درعمان برگزارشده بود حضور پیدا کردم و به عینه شاهد همدلی و هماهنگی و انسجام شرکتهای مختلفی که از یک کشور همچون هند یا حتی شهر شیراز خودمان وجود داشت، بودم؛ اما اصفهانیها پراکنده و جزیرهای عمل میکردند؛ لذا شیراز در نظر بازدیدکنندگان تافتهای جدا بافته از دیگر شهرهای ایران محسوب میشد که البته بسیار هم خوب در این حوزه پیشرفت کردهاند.
امینی: بنده نیز در رابطه با حوزه کاری خودم باید عرض کنم بخشی از کار به تأسیساتی باز میگردد که قرار است به گردشگرانی که مخاطب گردشگری سلامت محسوب میشوند، خدمات ارائه دهند. بخش تخصصی پزشکی آن با وزارت بهداشت و بخش دیگر آن در حوزه کاری ما و شروع این فرایند با معاونت سرمایهگذاری است بهعنوانمثال، دهکدههای سلامت یا شهرک سلامت از سال 1394 بهعنوان یکی از تأسیسات گردشگری در آئیننامه گنجاندهشده و به فراخور آن فعالیتهایی نیز در این خصوص صورت گرفته است.
حاج مؤمنی: آژانس ما نیز حدود دو سال است که بهصورت مستقیم با گردشگری سلامت درگیر است و تیم مستقلی هم بر تحقیقات در این حوزه و هم بهصورت کاربردی برای آن فعال است. حدود یک سال است که مجوز فعالیت درحوزه گردشگری سلامت را نیز دریافت کردهایم؛ ولی تا به امروز سعی کردهایم کمی چراغ خاموش عمل کنیم تا دستمان پرتر شود.
یارمهدی: بنده نیز در طول دوران تحصیلم در کشور آذربایجان قریب به 7 سال بهطور خاص و ویژه بر گردشگری سلامت تمرکز داشتم وسه سال از این مدت را در کشورهای CIS فعالیت کردم و کریدوری با کشورهای CIS، آذربایجان و ایران تشکیل دادم.
پرهام: ما در مؤسسه خودمان به مطالعه بازار و شناسایی بازار هدف پرداختیم و کشورهایی را هدف قرار دادیم؛ اما متأسفانه از یک زمانی متوجه شدم که بهجای آنکه به اصل کار بپردازم درگیر حواشی آن و فرایند دریافت مجوز برای فعالیتم شدهام؛ لذا چون به عقیده خودم فعالیتم در جهت مثبت بود و به جمله «دوصد گفته چون نیم کردار نیست» نیز اعتقاد داشتم و فردی یا نهادی هم به فعالیت ما ایرادی نگرفته بود تا به امروز به همان صورت قبل و شبیه آقای حاج مؤمنی، چراغ خاموش به فعالیت خود ادامه دادیم. میتوان گفت پزشکان و تیمهای پزشکی ما ازنظر کیفی پس از تهران رتبه دوم را دارند و برخی شهرها مثل شیراز فقط توانستهاند درتخصصهای خاصی همچون چشمپزشکی از اصفهان پیشی بگیرند و توانستهاند برندی برای خود به وجود آورند. از طرف دیگر ما همه رقیب هستیم؛ ولی اگر از بالا به قضیه نگاه کنیم، اگر همه ما دستبهدست هم ندهیم نمیتوانیم اصفهان و ایرانمان را بهخوبی معرفی کنیم. متأسفانه در این خصوص هیچ فعالیتی بهصورت سیستمی در شهرمان اتفاق نیفتاده و همین علت عدم موفقیت در این حوزه است.
صفوی: با صحبت شما موافقم؛ ولی اگر شرکتهای متعدد و فعال در این حوزه وجود داشته باشند براثر رقابت سطوح کیفیت افزایش پیدا میکند؛ اما متأسفانه درکشور تابهحال هیچگونه نگرانی در رابطه با گردشگری سلامت وجود نداشته است.
کاظمی: وقتی فعالان از فعالیت هم خبر ندارند و به قول آقای حاج مؤمنی و پرهام، چراغ خاموش حرکت میکنند، رقابت چطور میتواند به وجود بیاید؟!
نسلفردا: به نظر شما کوتاهی از که بوده است؛ دولت یا بخش خصوصی؟
امینی: فکر میکنم گردشگری سلامت هم مثل خیلی از بخشهای دیگر گردشگری بهصورت جدی به آن توجه نشده و وقتی اینطور باشد نه آمار دقیقی از آن در دست است و نه برنامه منظمی برای آن ریخته شده. خود ما، از ابتدا تاکنون فقط روی یک بخش از این حوزه (گردشگری پزشکی) تمرکز کردهایم؛ درحالیکه بخشهای زیادی وجود دارد که به آنها اشارهای نمیشود؛ چون فعالیتی هم تابهحال صورت نگرفته است. کار از ریشه مشکل دارد و هیچ برنامه توسعهای وجود ندارد. نقدمن به سازمان خودم نیست، نقد گردشگری در کل کشور است. هنوز نمیدانیم که چقدر در این حوزه پتانسیل داریم؟ چقدر ظرفیت داریم و چه تعداد میتوانیم گردشگر جذب کنیم؟ متأسفانه از اداره کل دستوری مبنی بر مطالعه در حوزه گردشگری سلامت به میراث اصفهان ابلاغ نشده و بهطبع فعالیتی هم صورت نگرفته است.
کاظمی: تاجاییکه میدانم سال 92 ابلاغیهای مبنی بر تدوین آئیننامه و قوانین سرمایهگذاری در شهرک سلامت به میراث اصفهان ابلاغ شد؛ اما اینکه کار انجامنشده یا نخواستند انجام شود بحثی جداست.
امینی: من چون عضو سازمان مرکزی هستم و در اصفهان مأمورم، بهخوبی خبر دارم که در تهران هم در این رابطه فعالیتی صورت نگرفته است. از طرف دیگر در بحث سرمایهگذاری مشکل ما این است که ضوابطی برای ساختوساز در شهرک سلامت نداریم. الان اگر فردی مراجعه کند و بگوید میخواهم در شهرک سلامت فعالیت کنم، ما نمیدانیم این تأسیسات چه ابعادی باید داشته باشد؟ چه خدماتی را باید ارائه دهد؟ تأسیسات این حوزه شامل چه عناصری میشود؟ و... . تابهحال فقط بر اساس سلیقه و گاه الگوبرداری از کشورهای موفق فعالیت شده است؛ تا وقتی استانداردی برای فعالیت وجود نداشته باشد موفق نخواهیم شد.
پرهام: متأسفانه درکشور ما روال همیشه به صورتی بوده که مردم کاری را شروع میکنند؛ سپس سیستمهای برنامهریزی به فکر میافتند که برای آن آئیننامه و مقررات تهیه کنند.
همین مطالعاتی را که من بهعنوان یک عضو کوچک در شرکتم انجام میدهم، دولت میتواند در مقیاس بزرگ انجام دهد تا جایگاه خود را در بازار جهانی بشناسد. چند صد هزار نفر از مردم عمان بهدلیل ضعیفبودن سیستم درمان در کشورشان برای مداوا به کشورهای دیگر میروند که سهم ایران از این بازار تنها 3 درصد است و عمده این 3 درصد نیز به شیراز میروند. در مرحله اول باید اینطور اندیشید که چه کنیم تا این 3 درصد افزایش یابند؟ و در مرحله بعد ببینیم چه کنیم تا عمده آنان به اصفهان بیایند؟ تابهحال مطالعهای درباره علایق و سلایق کشورهای هدفمان انجام دادهایم تا ببینیم از چه راهی بیشتر قابلجذب کردن هستند؟کاش جلساتی مثل این جلسه را بارها و بارها تکرار میکردیم تا حداقل خودمان چارچوبی برای کار خودمان تهیه و همدیگر را حمایت کنیم. ما باید اصفهان را به گردشگران سلامت معرفی کنیم، نه آهید یا سفیران سلامت یا کیمیای... اما همین یک ماه پیش شاهد بودم که در نمایشگاه عمان، نمایندگان حامی هم که نبودند هیچ، مشتری را هم از یکدیگر میربودند. متأسفانه در این میان هیچ نهاد یا سازمانی هم متولی تشکیل یک سیستم یکپارچه برای فعالیت در این حوزه نشده است.
امینی: در ابتدای سخنم از ضعف سازمان خودم شروع کردم؛ اما بخش خصوصی نیز گاهی درست عمل نمیکند؛ بهطورمثال همین جمع و خود شما! چرا تازه باید یکدیگر را اینجا ببینید و توسط یک مجله باهم آشنا شوید؟ باید همدیگر را پیدا کنیم و با همکاری در مسیر پیشرفت حرکت کنیم.
کاظمی: درست است؛ ولی بخش دولتی هم خیلی کار از دستش برمیآمده که کوتاهی کرده است؛ بهعنوانمثال دانشگاه اصفهان در هتل عباسی همایش گردشگری سلامت برگزار میکند؛ اما حتی یکی از کارشناسان یا دانشجویان گردشگری از این همایش خبر و بهطبع حضور هم ندارند.
پرهام: البته نباید خیلی هم از دولت انتظار داشت. باید بخشهای خصوصی در اصفهان تحت یک انجمن یا کمیته یا هر اسم دیگری دور هم جمع شوند و باهمافزایی درجهت توسعه در این حوزه پیش بروند.
سعیدی: اما حداقل اداره میراث باید بخشی را با عنوان گردشگری سلامت بهوجودآورد تا کمیتهای تحت آن طی جلسات منظمی پیشنهاد و راهکار ارائه دهند.
نسلفردا: شرکتهای توسعهای یا آژانسهای مسافرتی؟
پرهام: یکی از مشکلات این است که میگویند فقط آژانسهایی که مجوز بند «ب» دارند، میتوانند در این حوزه فعال شوند. پس چرا من که شرکت ثبت کردهام، خودم را تجهیز کردهام، پزشک دارم، توان مالی دارم، ارتباطات بینالمللی دارم و... نتوانم فعالیت کنم و یک آژانس باآنهمه مشغله و درگیری تنها بهخاطر داشتن مجوز بند «ب» در این حوزه فعال شود؟
مؤمنی: درست میفرمایید. آژانسها درگیری بالایی دارند و درست به همین دلیل موفقیت ما در آژانس به این خاطر است که یک تیم مجزا برای این کار تشکیل دادهایم؛ وگرنه یک آژانس هواپیمایی یک سر دارد و هزار سودا.
نسلفردا: آغاز مشکلات مربوط به حلقههای ابتدایی این زنجیره است؟
صفوی: متأسفانه ما در ارائه سادهترین نیازهای یک گردشگر سلامت هم درماندهایم. گردشگر باید یک دسته پول را در جیبش همهجا با خودش حمل کند؛ چون ما کارتی را که گردشگر بتواند با آن خرید کند، در ایران پوشش نمیدهیم یا بهعنوانمثال، بیمه گردشگر وجود ندارد. زیرساختها هم که جای خود را دارند؛ از دستشویی فرودگاه گرفته تا پیادهرو خیابانها تا رفتار فردی که ویزا صادر میکند.
سعیدی: مشکلات از حلقههای نخستین این زنجیره وجود دارد. همه هرجور که دلشان خواسته به این حوزه وارد شدهاند و هیچیک هم کاری از پیش نبردهاند. درشیراز، دانشگاه علومپزشکی کلیه کارهای یک گردشگر سلامت از ورود تا خروج را به عهده گرفته است.
پرهام: وقتی معاون اول رئیسجمهور در ابلاغیه سال 96 که مربوط به کسبوکارهای درآمدزای حوزه گردشگری است، هیچ حرفی از گردشگری سلامت نزدهاند، بخوانید که کار از کجا مشکل دارد.
مؤمنی: یکی از مشکلات دیگر این است که هنوز به بسیاری از فعالان مجوز ندادهاند که با ویزای تی بیماران را به ایران منتقل کنند. مشکل دیگر اینکه ما در اصفهان پزشک برند و مطرح زیاد داریم؛ اما کدامیک از آنان در کشورهای اطراف هم شناس هستند؟
پرهام: البته حساب مرغ و تخممرغ است! بیمارستانها تا برایشان صرفه نداشته باشد بیش از یک حد مشخصی خود را تجهیز نمیکنند.
مؤمنی: مشکل دیگر نبود پروازهای دایرکت به اصفهان است. باید بیتعارف بگویم، برخی توریستهایی که از کشورهای همسایه میآیند تنبل هستند و حوصله اینکه پروازشان را عوض کنند تا به مقصدشان برسند، ندارند؛ البته روی عراق، کویت و امارات پرواز مستقیم برقرار است، ولی از طرف دیگر بهعنوانمثال، اماراتیها بهدلیل اینکه تمکن مالی خوبی دارند، برای درمان به ایران نمیآیند و به کشورهای آمریکایی و اروپایی سفر میکنند.
یارمهدی: درپاسخ به صحبت آقای مؤمنی در رابطه با پرواز مستقیم باید بگویم ازآنجاکه مطالعه و فعالیتم در تبریز و کشور آذربایجان است و نگاهی به آسیای میانه و روسیه هم داشتهام، میدانم که آنجا پرواز مستقیم برقرار است و یک بیمارستان خیلی خوب و پنج الی شش آژانس هم بهخوبی درحال فعالیتاند، پزشکان خوبی هم داریم که اتفاقاً با بیماران هم زبان هم هستند؛ لذا مشکل خاصی وجود ندارد.
نسلفردا: مشکل بزرگ دیگر دلالها هستند که تحت هیچ چارچوب خاصی نیستند. نمیگویم که آنان نباشند؛ ولیکاش سازماندهی شده عمل میکردند و قانون کمی بر کارشان نظارت داشت.
کاظمی: سخن از دلالها شد. خانمی را میشناسم که شوهرش عرب است و بهواسطه ارتباطش پذیرای گردشگران سلامت از عراق است. به گفته خودش نه شرکت داشت، نه میدانست گردشگری سلامت چیست؛ ولی میتوانم به جرأت بگویم بازار عراق را در دست گرفته است.
صفوی: درحقیقت فردی که از گردشگری سلامت در حال پول درآوردن است، فردی است که در محله زینبیه گردشگر عراقی را در منزلش میخواباند و فردای آن روز در یک کلینیک برایش نوبت میگیرد و پس از سه ساعت معطلی ویزیت میشود و درمان بیکیفیتی را انجام میدهد.
یارمهدی: دولتآباد تهران مرکز عراقیهای تهران است. از یکی از دوستان عراقیام شنیدم که میگفت: دلالانی وجود دارند که قسمتی از خانهشان را به گردشگران سلامت اختصاص دادهاند و پزشک مستقر در منزلشان بیماران را همانجا ویزیت و بعضاً جراحی محدود میکنند. متأسفانه همهجا اینچنین دلالانی وجود دارند که نمیتوان حذفشان کرد؛ لذا باید با آنان وارد معامله شد.
پرهام: یکی از مشکلات دیگر این است که همه ما میخواهیم بر بهترین بازار تمرکز کنیم.
این کار موجب موازیکاری و خراب کردن بازار میشود. کاش بازار را بین خودمان تقسیم میکردیم.
مؤمنی: یکی از مشکلات دیگر این است که از راننده تاکسی تا پزشک مملکت همه میخواهند به گردشگری وارد شوند.
کاظمی: یکی دیگر از مشکلات این حوزه این است که تمام تمرکزها فقط بر مدیکال توریسم است؛ درصورتیکه ایران و اصفهان توانایی زیادی در حوزه Health و Wellness دارد.
باور کنید توریست خارجی به چشمههای آب گرم ما یا حتی به عطاریهای ما علاقهمند است و برایش جذابیت دارد. ترکیه را ببینید که چه درآمد هنگفتی از حمامهایش به دست میآورد؛ امکانی که ما هم داریم، ولی نتوانستهایم از آن بهره ببریم.